معاهده مشارکت جامع راهبردی بین فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران که در روز ۲۷ دی ۱۴۰۳ توسط رؤسای جمهور روسیه و ایران در مسکو امضا شده بود، از روز پنج شنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۴ رسماً وارد فاز اجرایی شد.
در بیانیهای که توسط وزارت خارجه روسیه انتشار یافت، این موعد نقطه عطفی مهم در تاریخ روابط دوجانبه روسیه و ایران محسوب میشود و سطح روابط دو کشور را به مرحله جدیدی از مشارکت راهبردی جامع ارتقا داده و خط و مشیهای کلیدی برای همکاریهای بلند مدت در تمام حوزههای اولویتدار را تعیین میکند.
اجرایی شدن این معاهده حاصل طی شدن فرایندی زمانبر و مقدماتی طولانی بوده، اما همزمانی اعلام مرحله اجرایی شدن آن با تشدید تنش و تخاصم بین امریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و همچنین مواضع تهاجمی امریکا علیه روسیه و مواضع حمایتی غرب به نفع اوکراین در جنگ بین روسیه و اوکراین میتواند نشانهای از هماهنگی و همکاری دو کشور در مقابله با چالشها و تهدیدات مشترک و تلاش برای شکلگیری نظم جهانی چند قطبی و واکنش به یکجانبهگرایی حاد امریکای دوران ترامپ به حساب آمده و منافع بنیادین دو کشور را تأمین کند.
زمینهها و شرایطی که میتواند اراده سیاسی دو کشور را در تحکیم و توسعه این معاهده برای نیل به منافع تقویت کرده و به عملیاتیسازی مشارکت و همکاری راهبردی سرعت بخشد عبارتاند از:
۱- قرار داشتن هر دو کشور در موضع مخالفت با نظم تکقطبی و یکجانبهگرایی امریکایی و مطلوبیت جابهجایی و تغییر این نظم به نظمی چند قطبی به نفع قدرتهای نوظهور.
۲- متضرر شدن هر دو کشور از تلاش امریکا و اسرائیل برای تغییر نظم منطقهای در غرب آسیا به عنوان مقدمهای برای سلطه هرچه بیشتر امریکا بر این منطقه.
۳- عضویت هر دو کشور در پیمان شانگهای و وجود شرایط مثبت همکاریهای دو یا چندجانبه با استفاده از ظرفیتهای آن و مقابله با انحصارگرایی اقتصادی امریکا.
۴- قرار داشتن هر دو کشور در شرایط فشار و تحریمهای اقتصادی امریکا و متحدان غربی آن؛ بنابراین میتوان گفت روند تحولات راهبردی دو کشور را در موقعیتی قرار داده که هم منافع و هم تهدیدهای مشترک برای آنان پدید آورده و با شرایط تداوم بحران و چالش با امریکا و متحدان غربی آن مواجه ساخته است.
طبیعی است که ضرورتهای مقابله هوشمندانه با چالشها و تهدیدها، سازوکارهای همکاری و حتی اختلاف را طلب میکند و چنین بستر و زمینهای بین دو کشور روسیه و ایران وجود داشته و با تحولات اخیر تقویت شده است.
عملکرد جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲ روزه که اقتدار ایران و توانمندی آن در مقابله همزمان با دو قدرت هستهای و ثبات و استحکام در برابر جنگی ترکیبی و چند لایه را به اثبات رساند، نشانهای از ارتقای سطح بازیگری ایران در منازعات راهبردی و سرنوشتساز است که برای سایر قدرتها در موازنهسازی علیه نظم برساخته امریکا و یکجانبهگرایی آن قابل توجه میباشد.
همچنین مقاومت روسیه در برابر فشار امریکا و حمایت تمام قد ناتو از اوکراین، نقش روسیه را در خنثیسازی یکجانبهگرایی و سلب مشروعیت از کاربرد قدرت نظامی برای تغییر معادلات قدرت توسط امریکا و متحدانش برجسته میسازد.
مخالفت روسیه با فعالسازی مکانیسم ماشه در کنار کشور چین، حاکی از اراده مسکو برای مقابله با الگوی کنش رفتاری امریکا و متحدان غربی آن و حتی کنترل رویهها و روندهای متکی بر فشار و اجبار از سوی امریکا و اروپا محسوب شده و جایگاه روسیه را در روند موازنهسازی علیه آن قدرتها روشن میسازد. کلام آخر اینکه مشارکت جامع راهبردی در شرایط و وضعیت فعلی که ابهام امنیتی و تهدیدات را برای هر دو کشور متصور و نشانههای منازعات پرخطر و مستمر را آشکار ساخته، ضرورتی راهبردی است که نه تنها برای عبور از این وضعیت، بلکه برای تغییر در معادلات و ایجاد موازنههایی برای تضمین صلح و امنیت دائمی باید توسعه و گسترش یافته و تقویت شود.